پيام
+
[تلگرام]
تو را گم مي كنم هر روز و پيدا مي كنم هر شب
بدين سان خواب ها را با تو زيبا مي كنم هر شب
تبي اين گاه را چون كوه سنگين مي كند آن گاه
چه آتش ها كه در اين كوه برپا مي كنم هر شب
تماشايي است پيچ و تاب آتش ها، خوشا بر من
كه پيچ و تاب آتش را تماشا مي كنم هر شب
مرا يك شب تحمل كن كه تا باور كني اي دوست
چگونه با جنون خود مدارا مي كنم هر شب
چنان دستم تهي گرديده از گرماي دست تو
كه اين يخ كرده را از بي كسي، ها مي كنم هر شب
تمام سايه ها را مي كشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا مي كنم هر شب
دلم فرياد مي خواهد ولي در انزواي خويش
چه بي آزار با ديوار نجوا مي كنم هر شب
كجا دنبال مفهومي براي عشق مي گردي؟
كه من اين واژه را تا صبح معنا مي كنم هر شب
محمدعلي بهمني

2-سکوت؛کيمياي هستي
99/11/10
عارفانه هاي يک دوست
@};-@};-
انديشه نگار
{a h=pershang}عارفانه هاي يک دوست{/a} @};-@};-@};-@};-
قلمدون
سلام حال شما خوبيد .. چه خوشحال شدم در اولين لحظه ورود بعد از سالي مظلب شما را ديدم @};-
هما بانو
خيلي زيبا عزيزم...:) :( @};-
هما بانو
{a h=qalamdoon}قلمدون{/a} سلام منيره جونم... واااي چقد دلم براي شما هم تنگ شده بود ..چقد خوشحالم تو پارسي مي بينمت :-) @};-
انديشه نگار
{a h=qalamdoon}قلمدون{/a} سلام دوست عزيز ..خوب هستيد ان شاالله؟ کجاييد خانمي؟! دلمون تنگ شده ..@};-.ممنون از لطف و مهرباني شما @};-متقابلا از حضورتون خوشحال شدم :)@};-