شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

علاقه‌مندي ها

+ باورها...! همان پنجره‌هايي هستند که از پشت آن‌ها جهان را مي‌بينيم؛ اگر غبار گرفته باشند، زيبايي حقيقت را نخواهيم ديد.
.:راشد خدايي:.
ديروز 12:37 صبح
هما بانو
خيلي زيبا و عااالي . هم متن و هم تصوير
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} ممنون از لطفِ سرشارتون! خوشحالم که خوشتون اومده
بعدی همه 9 نظر قبلی
خيلي قشنگ=)
{a h=onroozparsiblogcom}شبگرد تنهايي{/a} خيلي ممنون از نظر با ارزش تون@};-
+ دخترم منو و خواهرام رو خواهراي افسانه اي خطاب ميکنه. :) يه کليپ فرستادم تو گروه خواهرانه ..من و آبجي ها کلي خنديديم. اومده گروه رو وا کرده و ميخنده. فکر کردم اونم داره به کليپي که فرستادم تو گروه ميخنده. ميگه من دارم به خنده هاي شما ميخندم :-| اين کليپ کجاش اينقدر خنده داشت که شما خواهراي افسانه اي مردين از خنده!! !:-| :D از دست دخترم .. :-|

هما بانو
کلاس آموزش حج داشتيم ولي چون شب تا صبح خواب نرفته بودم گفتم تو گروه خواهرانه مطرح کنم دوتا آبجي همسفرم بگن خب امروز نيا نکاتي که گفته شده رو ما بهت ميگيم که ديدم اونام .....:) که دوباره دخترم بعد از خوندن پيام هامون نگاه معناداري کرد و گفت قبول داري که.....:D
اي جانم
همه 8 نظر
خدا براي هم حفظتون کنه عزيزم @};-@};-
به قول مولانا:روزها گررفت گو رو باک نيست،توبمان اي آنکه چون تو پاک نيست.ماناباشيد مادرهماي بزرگوار@};-
هما بانو
محبوبه من! عزيزِ هنرمند من! تو چنان کلمات را نقاشي ميکني که انگار روحي تازه بر جان خشک اين حروف‌ ها دميده‌اي، تو آنگونه کلمات را بر جان کاغذ مي‌ريزي ،که گويي بر رگ هاي هرکدامشان خوني تازه دوانده‌اي و جاني ديگر بر آنها بخشيده‌اي...تو چنان کلمات را کنار هم مي‌چيني که انگار زيباتر از اين نمي‌تواند باشد
هما بانو
انگشتان هنرمند تو... قلم را به رقص درمي‌آورد و مرکب را به ذوق و شور وا مي‌دارد اما فراتر از اينها بودنت... همين بودنت لحظاتي را برايم آفريده که دوست دارم قابشان کنم و به ديوار جانم بياويزمشان... لحظاتي که هنرمندانه‌تر از همه تابلوهاي جهان است!
بعدی همه 13 نظر قبلی
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} @‍‍‍‍ راوندي @mariii @هما بانو يک دنيا سپاس و تشکر
هما بانو
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} عزيزمي محبوبه من. @};- دشمنت شرمتده قربونت برم .سلام محبوبه جانم . عزيزِ دوست داشتني ي من @};- منم ممنونم از حضور گرانقدرت و پيام دلنشينت عزيزترينم =) @};- بزرگواري جان دلم@};-
+ کم کم به يادروز پروازِ ابدي مسافرانِ ارديبهشت نزديک مي شويم... آه از آن ارديبهشت...:'( #پرواز_ارديبهشت #شهيدان_خدمت
در خاطرات ما، آه از ارديبهشت باقي مي‌ماند، اما عشق و احترام به راه اين عزيزان همچنان در دل‌ها جاري است. باشد که يادشان هميشه گرامي باشد و راهشان پر رهرو. #ياد_شهيدان_خدمت #پرواز_جاودان
mariii
آخييييه هيچ وقت داغ سيد براي من يکي سرد نميشه هيچ وقت
+ کاش کسي گره زند دل من و تو را به هم؛ که سيزده بدون تو، مرا بدر نمي شود! سيزده‌بدرتون‌بخير
هرکس به تماشايي رفتند سوي صحرايي مارا که تو منظوري خاطر نرود جايي.بانوي خوش سخن پارسي تمام لحظه هاتون خيروپربرکت@};-
هما بانو
سيزده را همه عالم به در امروز از شهر..من خود آن سيزدهم کز همه عالم بدرم..تا به ديوار و درش تازه کنم عهد قديم..گاهي از کوچه معشوقه خود مي گذرم
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} تشکر از حضورتون بانو
+ هرکس به تماشايي رفتند به صحرايي مارا که تو منظوري خاطر نرود جايي @};-سيزده به در، جشن برکت براي ايرانيان جشن، هم ريشه با يسن، يسنا و يشت، به معناي پرستش و ستايش و نيايش است و همواره بخشي ارجمند و سپند(مقدس) از زندگي ايرانيان بوده است.در فرهنگ ايراني، نحوست وجود ندارد؛ همانگونه که جغد، پرنده اي نحس در انديشه اعراب است و در فرهنگ ايرانيان(و اقوام هند و اروپايي) مظهر دانايي است.
ايرانيان باستان، مردماني شاد و اهل نيايش بودند و در فرهنگ ايراني، آنچه بوده، جشن بوده و جشن و جشن... و به هر بهانه اي جشني و نيايشي برپا مي کردند.
دروداستاد@};-
سلام درود بر استاد عزيز @};-
هما بانو
درود جناب دکتر تبريزي . بسيار عااالي.@};-
+ چقدر قشنگ فاضل نظري توي اين شعر نرسيدن به وصال رو توصيف ميکنه : *هرچند که هرگز نرسيدم به وصالت ؛ عمري که حرامِ تو شد اي عشق، حلالت يکبار به اصرارِ تو عاشق شدم اي دل، اينبار اگر اصرار کني، واي‌بحالت*...
به‌به عااالي @};-
{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} ممنون عزيزم@};-
همه 8 نظر
هما بانو
توبه کردم تا دگر هرگز نبينم روي او.. توبه شد بادي، وزيد و بُرد دل را سوي او .
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} برددل راسوي او@};-
+ تنها بهانه اي که من دلتنگي ام را به تو مي رسانم و يادت را دردلم زنده نگه مي دارم، ‌"شعر" است. و چون نشاني ات را نداشتم، شعرهايم را به قاصدک ها سپرده ام، کاش امشب، پنجره اتاقت را باز گذاشته باشي، #تبريزي
جناب دکتر زيبا وقشنگ@};-
جناب تبريزي دستمريزاد.... @};- شعرهايم را به نشاني ت، به قاصدک ها سپرده ام تو مواظب شَعرهايت باش تا بادِ مخالفِ روزگار پريشانش نکند.
بعدی همه 12 نظر قبلی
{a h=n45}مهرباني #{/a} بهار فصل مهرباني است وبهارهمان مهر پاييزي است که به گل نشسته است@};-،درودبانو@};-
درود .... زيبا
+ لا يوم کيومک يا اباعبدالله...! به جز دريغ چه ازدست من برآمده است؟ مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است خبر رسيده... خبر، بي‌قراري پدري‌ست که لرزه برتنش ازسوگ دخترآمده است خبر رسيده... ولي خواب برده دنيا را خبر رسيده : کجاييد؟محشر آمده است آيي اسلام ؛ آيي غزه ؛ کجايي حاج قاسم !! کجايي سيدحسن !! :'( #غزه_مظلوم نويسنده: ناشناس
هما بانو
آي غزه:'( کجايي حاج قاسم ! کجايي سيد حسن!!:'(
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} غزه مي‌گريد در آتش، دلتنگِ قدم‌هاي حاج قاسم، فريادِ سيد حسن که خوابِ دشمن را آشوب مي‌کرد. ممنون از لايک و نظرتون
همه 7 نظر
هما بانو
پرستوها بي‌نشونه،خدا قلبم زار و خونه،امون از دست زمونه،لالايي اي کودک غزه،عزيز دل نازک غزه، :'(
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} زير آوارِ سکوت، کودکي خوابِ نان مي‌بيند... بمب‌ها لالايي مي‌خوانند. براي شبِ بي‌پناهِ غزه...... درود بر شما بانوي محترم که اينقدر نسبت به همنوع احساس همدردي داريد. عاقبت بخير باشيد.
+ چه بي‌تابانه مي‌خواهمت اي دوري‌ات آزمونِ تلخِ زنده‌به‌گوري! چه بي‌تابانه تو را طلب مي‌کنم! بر پُشتِ سمندي گويي نوزين که قرارش نيست. و فاصله تجربه‌يي بيهوده است. بوي پيرهنت، اين‌جا و اکنون. ــ کوه‌ها در فاصله سردند. دست در کوچه و بستر حضورِ مأنوسِ دستِ تو را مي‌جويد، و به راه انديشيدن يأس را رَج مي‌زند. بي‌نجواي انگشتانت فقط. ــ و جهان از هر سلامي خالي‌ست. #احمد_شاملو
هما بانو
اي دوست که بامن دل تو يکدله نيست.. برخيز و بيا بي تو مرا حوصله نيست.. بيهوده بهانه مي کني فاصله را.. بين من و تو يک سر مو فاصله نيست .
مي خواهمت چنانکه شب خسته خواب را مي جويمت چنانکه لب تشنه آب را محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح يا شبنم سپيده دمان آفتاب را بي تابم آنچنانکه درختان براي باد يا کودکان خفته به گهواره تاب را.درودبربانوي خوش سخن پارسي.@};-
همه 5 نظر
خيلي زيبا
{a h=setarehab}ترخون بانو{/a} @};-
+ سلام به دوستان پارسي اصفهان بارونيس شهرشماچيطورس؟
سلام…تهران ابري باروني تگرگي
سلام.قم.ابري بود الان نيمه ابري
بعدی همه 9 نظر قبلی
رضا صفري
سلام سال نو شما مبارک/هواي ما گرد و خاکيس:D
{a h=rezasafar}رضا صفري{/a} درود بر اقاي صفري سال نو شماهم مبارک باشه خوش برگشتيد به پارسي اينجاهم ديروز گردو خاک هوابود
+ ‌ شنيده‌ام زِ پنجره سراغ من گرفته‌اي ...؟! هنوز مثل قاصدک ميانِ کوچه پرپرم ...! حسين منزوي
تو هنوز در من زنده اي...
خيلي عالي،منزوي يه شعرديگه هم داره ميگه ديدنت بي‌نظير منظره‌هاست فصل گلگشت دشت‌ها، دره هاست دست‌هاي پر از شقايق تو باني فتح باب پنجره‌هاست.
همواره عشق بي خبر از راه ميرسد
{a h=setarehab}ترخون بانو{/a} چونان مسافري که به ناگاه مي رسد.
+ همه عمر تلخي کشيده‌ست سعدي که نامش برآمد به شيرين‌زباني 1 ارديبهشت، بزرگداشت #سعدي
به نامِ خداوندِ‌ اُرديبهشت.که سعدي به نامش گلستان نوشت. يادروز گرانيداشتِ جناب سعدي رحمه الله گرامي باد.@};-
زيبا وقشنگ،بانوي بزرگوارپارسي.گر به همه عمر خويش با تو برآرم دمي حاصل عمر آن دمست باقي ايام رفت هر که هوايي نپخت يا به فراقي نسوخت آخر عمر از جهان چون برود خام رفت
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} مقدار يار هم‌نفس چون من نداند هيچ‌کس ماهي که بر خشک اوفتد، قيمت بداند آب را…
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} درود بر شما استاد کم نظير پارسي تصنيف زيبا باصداي استاد جلال الدين منبري
+ #تولد @};- اول ارديبهشت،روزآغازمن، ارديبهشت که مي رسد حس وحال عجيبي برمن دست مي دهد،انگاري که زمين،زمين ديگري است. هوا هواي عاشقي است، حتي بارش باران هم حال وهواي ديگري دارد ما چه مي دانيم؟ شايد ارديبهشت تکه اي ازبهشت باشد! که خالق عشق،آن را براي عشق ورزيدن به زمين انداخته است، بهارغزلي است ازشاعرهستي بخش و ارديبهشت عاشقانه ترين بيت اين غزل اما! اول ارديبهشت، روز آغاز من، همان ناچيزبزرگ،
روزي که نقاش جهان،نقش مرا دراين سراي عاشقي بدرانداخت تا روزگار روزگارهست بر آفريده هايش عشق بورزم، وترجمان کناب مصور او دراين هستي زيبا باشم. #تبريزي
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} اگه درست متوجه شده باشم زاد روز شماست تولدتون مبارک عرض تبريک
بعدی همه 17 نظر قبلی
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} ممنونم همابانوي بزرگوار،سلامت ومانا باشيد وغم ازوجودتان دورباد.@};-
mariii
تولدتون مبارک @};- نيز ماه تولدم است :)
+ دست عشق از دامن دل دور باد! مي‌توان آيا به دل دستور داد؟ مي‌توان آيا به دريا حکم کرد که دلت را يادي از ساحل مباد؟ موج را آيا توان فرمود: ايست! باد را فرمود: بايد ايستاد؟ آنکه دستور زبان عشق را بي‌گزاره در نهاد ما نهاد خوب مي‌دانست تيغ تيز را در کف مستي نمي‌بايست داد ! قيصر امين‌پور
ديگر به روزگار نمي‌ بينم، آن عشق ‌ها که تاب و توان سوزد، در سينه ‌ها ز عشق نمي ‌جوشد، آن شعله‌ها که خرمن جان سوزد، مانا باشيدبانوي بزرگوار@};-
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top