پيام

انديشه نگار
96/7/19

+ [تلگرام] *امشب* من فرو ريختم و ديدم که دل چگونه فرو ميريزد و قلب در اوج رها مي شود و بر کف خيابان مي ريزد... . .

انديشه نگار 96/10/30

مهساي من؟؟؟ :{

مادر جون :(@};-

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} ......:( @};-

{a h=banoyedashteroya}مادر هما{/a} :)@};-@};-

http://parsivane.parsiblog.com/Feeds/11781969/

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} :)...

@};-

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} نظر من توي اين فيد چي بود و چي شد ؟ !

نظرتون مربوط ميشد به قلب پدرم جناب راوندي که با عرض شرمندگي و خيلي اتفاقي دخترم حذف کردن... :)

عجب اصلن يادم نيست ان شاالله که خوب هستن ... دخترتون هم يک وبلاگ بسازن تا در کنارتان فعاليت کنند

:)....خوبن خدا رو شکر..... نه جناب، اول اينکه ايشون درس دارن و خوب نيست از حالا آلوده ي فضاي مجازي بشن....و دوم اينکه خودمم ترديد دارم راه درست رو اومده باشم.و.....:)سوم اينکه بي نهايت از لطفتون سپاسگزارم.

روزگار تلخ جواني مان را زهر ميکند و دل مان را خون

{a h=roozegaran}2 دست خط{/a}

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} الحمدلله ... بنابراين بايد طوري برنامه ريزي کنيد که دخترتان متوجه حضورتان در اينجا نشود در غير اينصورت دستان شما را از پشت خواهد بست:)

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} :)...مگه ميشه متوجه نشده باشن...

{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} پس ديگه کار از کار گذشته بايد منتظر نسل ديگري از پارسي بلاگيها بود:) البته با علم بر اينکه در منازل ديگران هم اين رويداد پيش آمده !!:D !

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} :D....