شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ [تلگرام] ماجراي من و تو باور باورها نيست
ماجرايي است که در حافظه ي دنيا نيست   
نه دروغيم نه رويا نه خياليم نه وهم
ذات عشقيم که در آينه ها پيدا نيست 
تو گمي در من و من در تو گمم باورکن
جز در اين شعر نشان و اثري از ما نيست 
شب که آرام تر از پلک تو را مي بندم
با دلم طاقت ديدار تو تا فردا نيست 
من و تو ساحل و درياي هميم... اما نه
ساحل اين قدر که در فاصله با دريا نيست.......

خطا در آدرس عکس
شعر : بهمني
سلام ... شب که آرام تر از پلک ، تو را ميبندم /// با ويرگول هم بدرستي معنا نميدهد ... اين ، تو را مي بندم ؛ را عرض ميکنم ! نظر شما چيست ؟
@‍‍‍‍ راوندي سلام جناب راوندي ...بله درسته ...اما واژه ها بيانگر احساس شاعر نشده اند من احساس ميکنم خواسته بگويد ...دفتر فکر تو را ميبندم ...يا دفتر شعر تو را ميبندم ...به معناي فکر نکردن به معشوق ..يا .کنار گذاشتن خيالش...براي دمي آسودن باشد
@دهکده موسيقي سپاس
سلام.اين ساحل کجاست؟شما عکساتون تو جذابيت و خاص بودن تو پارسي زبانزد خاص و عامه.ولي حيف اکثر متن نوشته هاتون کپي پسته.ماشاالله با اين همه ذوق و احساس و قلم بسيار زيبا چرا از خارج ف ي د وارد مي کنيد
@يک فنجان آرامش سلام ...شما لطف داريد ...گاهي احساسم در يک عکس گاه در نوشته اي توليدي و گاه در مطلبي از سايرين که ارزش معرفي دارند نمودار ميشود ....اجازه بفرماييد در اين مورد مختار باشم ... متشکرم از عنايتتون ..ساحل خزر در نشتارود .
@انديشه نگار شما بزرگواريد استاد.اين چه حرفيه.آخدا به بشر اختيار کامل داده.ما کي هستيم سلبش کنيم.اگه حرفي زديم برا اين بود که بيشتر از وجود شما که شاخص هستيد استفاده کنيم
@انديشه نگار ممنون اما بهر حال مصرع ناقص است !
@يک فنجان آرامش از بزرگواريتون بسيار ممنونم ..شرمنده ميفرماييد .
@‍‍‍‍ راوندي همينطوره ..ممنونم از حضور پر دقتتون جناب ...
@انديشه نگار خواهش ميکنم در ضمن بنده هم با نظر ارزشمند جناب عبدي کاملن موافقم .
@‍‍‍‍ راوندي ان شا الله ...
@انديشه نگار
بسيار زيبا است
هما بانو
خيلييييييييييييي زيبااااااااااا
@عارفانه هاي يک دوست ممنونم از لطفتون..
@هما بانو ممنوون مادر جان
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید
vertical_align_top