با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+[تلگرام]هنوز عشق در حول و حوش چشم تو مي چرخد
از من مگير چشم...
دست مرا بگير و کوچه هاي محبت را با من بگرد
يادم بده چگونه بخوانم
تا عشق در تمامي دل ها معنا شود
يادم بده چگونه نگاهت کنم تا تردي بالهايت
در تند باد عشق نلرزد
زيبا آنقدر عاشقم که حرمت مجنون را احساس ميکنم
آنقدر عاشقم که نيستان را يکجا هواي زمزمه دارم
آنقدر عاشقم که هر نفسم شعر است
زيبا,چشم تو شعر چشم تو شاعر است
من دزد شعر هاي چشم تو هستم
زيبا
کنار حوصله ام بنشين
بنشين مرا به شط غزل بنشان
بنشان مرا به منظره عشق
بنشان مرا به منظره باران
بنشين مرا به منظره رويش
من سبز ميشوم...
زيبا ستاره هاي کلامت را در لحظه هاي ساکت عشق من بيار
بر من ببار تا که برويم بهار وار
چشم از تو بود و عشق
بچرخانم
بر حول اين مدار
زيبا
زيبا تمام حرف دلم اين است
من عشق را به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجاي عشق که هستي
آغاز کن مرا...
+[تلگرام]چارلي چاپلين: وقتي طفل بودم کنار مادرم ميخوابيدم و هر شب يک آرزو ميکردم. مثلا آرزو ميکردم؛ بروم بزرگترين شهر بازي دنيا.
ميگفت: ميبرمت، به شرط اينکه بخوابي.
يک شب پرسيدم، هروقت که بزرگ شوم به آرزوهايم ميرسم؟ گفت: ميرسي. به شرط اينکه بخوابي.
هر شب با اين خوشحالي ميخوابيدم.
وقتيکه بزرگ شدم آرزو هايم کوچک شدند.
ديشب مادرم را خواب ديدم. پرسيد: هنوز هم شبها قبل از خواب به آرزوهايت فکر ميکني؟
گفتم: شبها نميخوابم.
گفت: مگر چه آرزويي داري؟
گفتم: تو اينجا باشي و هيچ آرزويي نداشته باشم.
گفت: سعي ميکنم به خوابت بياييم به شرط آنکه بخوابي
+[تلگرام]خودم را
به مقصد نامعلومي ترک ميکنم
شبيه پايتختي
که تصميم گرفته
کشورش را عوض کند..!
.
و من مسافرم
اي بادهاي همواره
مرا به وسعت تشکيل برگها ببريد .....
.
+[تلگرام]ناودانها شرشر باران بي صبري ست
آسمان بي حوصله، حجمِ هوا ابري ست
کفشهايي منتظر در چارچوب در
کوله باري مختصر لبريز بي صبري ست
پشت شيشه ميتپد پيشاني يک مرد
در تب دردي که مثل زندگي جبري ست
و سرانگشتي به روي شيشههاي مات
بار ديگر مينويسد: «خانهام ابري ست»
.
قيصر امين پور
+[تلگرام].
اگه پيش اومده براتون که روزايي رو پشت سر بذاريد که بعدش به خودتون بگيد «اگه فلاني نبود، من از غم ميمُردم»؛ اون فلانياي که شما رو تو روزاي کُشنده از غم زنده نگه داشته رو نگهش داريد براي تمام روزاي عمرتون!
اون بزرگترين غنيمتيه که شما تو جنگِ با روزگار به دستش آورديد! از دستش نديد!
.
کي يه همچي آدمي داره ؟ يا کنارش يا توو خيالش؟ - انديشه نگار
حتما براي همه آرزو دارم باشند ولي حال براي من نه. چه بهتر است که باشد سرم به کار خودم به پشتوانه ي هر کس نمي توان خوش بود
کمر به کار ببندم به اعتبار خودم . - مهرباني #
{a h=n45}مهرباني #{/a} سپاس از مهر و عنايتتون@};-@};-@};- - انديشه نگار
+خاطرات نسل ما به نامه هاي عاشقانه و صندوق پست خلاصه نميشود
نسل ما گيگ ها خاطره در گوشي اش دارد
گيگ گيگ آهنگها و عکسهايي که نه جرات گوش کردن و ديدنش را دارد و نه دل پاک کردنش را
نسلهاي گذشته را اگر از روي کمد و دفترچه خاطراتشان ميشد شناخت
نسل ما را اما هرگز نميشود
شايد تلخ ترين قسمت سرنوشت نسل ما اين بود
که هميشه يک روز مجبور شد از چيزي که روزي دوستش داشته فرار کند
آهنگي که دوست داشته...
خياباني که دوست داشته...
لباسي که دوست داشته ...
عکسي که دوست داشته ...
آنقدر از چيزهايي که روزي دوستشان داشتيم فرار کرديم
و خواستيم گمشان کنيم
و خواستيم گم شويم
که ديگر هيچوقت خودمان را پيدا نکرديم ... - انديشه نگار