پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
انديشه نگار
انديشه نگار
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
انديشه نگار
انديشه نگاراستان تهران / تهران
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در اسفند 1403
1 - عارفانه هاي يک دوست
1 - جوادتبريزي
2 - .: ام فاطمه :.
2 - * راوندي *
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
حواست
باشد دلبر جان
شهريور
همسايه ديوار به ديوار
پاييز است
اگر بيايد و تو
نباشي
اگر مهرت را دريغ کني
بهانه پيدا ميکند
براي
دلتنگي
زرد مي‌شود
برگ به برگ مي‌ريزد
در هواي سرد بي تو بودنها ...
#رضا_کريمي
3 نظر ديگر ...
=) - *ليلا*
زيباست @};- - مهرباني #
3 نظر ديگر ...
مهر مي‌آيد و زمان کار خودش را - عارفانه هاي يک دوست
انجام ميدهد چه زرد باشد چه سفيد بهار مي‌آيد @};- - عارفانه هاي يک دوست
+
عشق زماني‌ست
که کسي را ملاقات مي‌کني
و به تو درباره‌ي تو
چيز تازه‌اي مي‌گويد...
#آندره_برتون
عمر من تکرار بود و تکراري در آن نقشي نداشت هرچه بود تکرار زمان بود که عمر را در من به کفايت راضي ميداشت خرمن خرمن از تو کردم روايت اما چه سود عشق را به تنهايي خريدي و من را با دلم به بازار مکاره بردي و ارزان فروختي و باده ام دادي و بعد از باده فروش آنان جدايي از مرا سر دادي عيان گو را به متاع نماز عرضه کردي آنجا که حال زارم را از پي عشق ات به عزا روانش مفت فروختي - كيوان گيتي نژاد و
+
وقتي احساس کرديد کسي از شما دوري ميکند
ديگر هرگز مزاحم او نشويد .
4 نظر بعدي ...
همه 16 نظر ...
4 نظر قبلي ...
کاش همه اينگونه فکر کنند . اما بهتر بود مي‌گفتيد هرگز نزديکش نشويد . - * راوندي *
بهتر.بزار بره.هرکي ميخواد دور بشه من جول و پلاسشو براش ميبندم لقمه نون پنير هم براش ميپيچونم ميدم دستش که اگه وسط راه بدليل نياز خواست برگرده .نونشو بخوره و ب مسير دور شدنش ادامه بده .براش آرزوي موفقيت هم ميکنم.:) - mariii
4 نظر بعدي ...
همه 16 نظر ...
4 نظر قبلي ...
{a h=ravandi} راوندي {/a} شما بزرگوارريد استاد - انديشه نگار
{a h=Cfghfhuuuyhhu}2دل سپرده{/a} بله همينطوره - انديشه نگار
+
کمترين تصوير از يک زندگاني
آب، نان، آواز!
ور فزون‌تر خواهي از آن
گاهگه پرواز
ور فزون‌تر خواهي از آن شادي آغاز
ور فزون‌تر بازهم خواهي...
بگويم باز؟
آنچنان بر ما به نان و آب،
اينجا تنگ‌سالي شد
که کس در فکر آوازي نخواهد بود
وقتي آوازي نباشد
شوق پروازي نخواهد بود
#محمدرضا_شفيعي‌کدکني
3 نظر ديگر ...
عالي@};- - جوادتبريزي
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} سپاس - انديشه نگار
3 نظر ديگر ...
@};- - مهرباني #
ممنون از حضورتون - انديشه نگار
+
چقدر زيباست
کسي را دوست بداريم
نه براي نياز
نه از روي اجبار
و نه از روي تنهايي
فقط براي اينکه
ارزشش را دارد...!
@};- - مهرباني #
شايد ما کسي رو اينجوري بخوايم ولي متاسفانه برا خودمون ازين خبرا نيست - mariii
{a h=haftaamancom}mariii{/a} @مهرباني ***هستي تو را اينگونه که هستي ميخواهد. هستي اينگونه که هستي
به تو نياز دارد.
وگرنه کسي ديگر را
به وجود مي‌آورد و نه تو را.
خودت باش.
بي هيچ قيد و شرطي،
بي هيچ بند و اسارتي! - انديشه نگار
{a h=haftaamancom}mariii{/a} عزيزم - انديشه نگار
+
هيچ
نمي‌داني
تا آنگاه كه
دلت گواهي دهد ...
2 نظر ديگر ...
افرين که بازم ميايين - ||عليرضا خان||
{a h=djalireza}|عليرضا خان|{/a} حرفاي دلو جز اينجا هيجا نميشه نوشت - انديشه نگار
2 نظر ديگر ...
با تو بودن حس پروانه بودن مي دهد دل با تو نغمه يار شکيبا راربر من هويدا مي کند اي غريبه آشنا با من بخوان حديث نشاط و برآورده شدن دعاهايتان را چون من مرده ام هموار کن بادبان ناجي ات را بر استخوان‌هاي پوشيده من که قرباني چه دوست دارد جز چاقويي تيز که آرام اما پيوسته گلويم را به شوق برآورده شدن نذر معشوق ببرد و يک جرعه بر زمين و جرعه ديگر را به سلامتي معشوق - كيوان گيتي نژاد و
{a h=ghasedak2007}قاصدك{/a} @كيوان گيتي نژاد و (ممنونم از احساسات پاکتون ) - انديشه نگار
+
.
چرا نمي‌توانم نگاهت کنم؟
مني که سال‌هاست
ميان ابرها سکونت دارم
و پوستم از رطوبتِ مرموزِ مرگ نمناک است،
چرا اين‌همه از مواجهه با چشم‌هاي تو مي‌ترسم؟
و نگاهم که مي‌کني،
طوري نفس کم مي‌آورم
که بايد بر سينه‌ام، پنجره‌اي کار بگذارم
#ليلا_کردبچه
@};- - هما بانو
تلخه اما زيبا - مهرباني #
ممنونم هماجان - انديشه نگار
{a h=n45}مهرباني #{/a} لطف داريد شما - انديشه نگار
+
به ديگران بدون هيچ چشم‌داشتي خوبي کنيد، به اين معني که از کسي کينه به دل نگيريد، به‌روي ديگران لبخند بزنيد، به لطيفه‌هايي که تعريف مي‌کنند بخنديد، به کساني‌که مِهرشان را در دل داريد، هديه بدهيد، پاي درددل‌‌شان بنشينيد، تجارب و شکست‌هايتان را نزد ديگران بازگو کنيد تا از اشتباهات شما درس بگيرند. خلاصه‌ي کلام اينکه عشق و محبت‌تان را با دست‌ودل‌بازي خرج کنيد.
خدا کند بشود - مهرباني #
خدا کند روزي کسي بر من احسان مي کند متاعي ندهد جز عطيه من که به سوداي دلبري به او دل را کردم ارزاني به بي مقدار نشاندند مدال ذي قيمتي را به نشان خريت به تو مقبول گرداند آنجا که آرش دادي از سر دل او بعد پرواز مرداب را از سر سخاوت بخشيد به تو تا نامش شود سخاوتمند و بعد آن تو کني گدايي از سر بدبختي و به بهاي مرداب هيچکس ندهد تو را بال پرواز هر متاعي را به قيمت اش ارزاني کن کالا به کالا ثمن به مبيع - كيوان گيتي نژاد و
+
نامش همي نيارم بردن به پيش هرکس
گه گه به ناز گويم
سرو روان من کو..
#انوري
باصداي دلنشين عليرضا افتخاري@};- - *ترخون بانو*
ناز ات به چند؟تا خرم و برم به بازار مکاره تا بدانند ايت مجنون آواره ليلي دارد بزرگ و سخاوتمند که خرد درد او را به ثمن روي ماه خود به قصد و قرض بخشش اما ليلي ؟؟من دل به تو ندادم که حراج اش کني به بازار مکاره دلم را به معشوق ات عطا کني معشوق تو من چه کار است من تو خواهم با تو بستم پيمانه و پيمانه جر عشق تو سر ندهم به طاعتي حتي به غير باشد هم بي تو نه خرم نه بخشم و نه نشينم - كيوان گيتي نژاد و
+
.
عشقِ من
چو کاجي باشکوه است
نه به وقت خزان برگ مي‌ريزد
و نه در زمستان سر خم ميکند
@};- - مهرباني #
هم خزان برگريز پاييز زندگي رو ديدم هم زمستان سرد يخبندانش را ولي عشق چون کاجي در کار نبود .نگرد نيست - mariii
هست اگر کاج را در دل خودت سبز نگه داري سبز خواهد ماند - انديشه نگار
چرا که تو آرشي براي ديدارت لاجرم نگاهم در گرو آرش بوده و است خواهشم از سبزي بهار لرزيدن در دل شب به تمناي سبزه روي تو به گرماي دل دلبرم است نجات ام ده از اين مقدار که نيستم به آن لايق بزار بفهمند عالم گر ايستاده ام در دل برف به اميد بارش تو بود به لرزيدن لحظه ديدار هر شرمان به نگاه درگير من به طاق بستان آن سوي ماه بود عيان رخ تو من اينجا عادت دارم که ديده نبرم در همه حال از تو - كيوان گيتي نژاد و
+
.
دلم از مهر او
تار عشق مي بافد
از شوق ديدارش
شعر
خواهم آويخت
مهربانترين نگاهش را
بر ديوار دل
گرمترين کلامش را
بر گوش جان
تا در زمستان فاصله
کور نماند اجاق خاطره
3 نظر ديگر ...
@};- - مهرباني #
786.سلام.وقت بخير.مطلب شما به عنوان برگزيده تو کانال ايتاي پارسي بلاگ گذاشته شد.لطفا با عضويت در کانال خودتون حيات دوباره اي به پارسي بلاگ ببخشيد. - my writings
3 نظر ديگر ...
{a h=pershang}عارفانه هاي يک دوست{/a} سلام و عرض ادب - انديشه نگار
خوشا به حالت محبوب من خوشا به نامت دلرباي من چقدر متواضعي بر غالب شعر مسخ مي کني دلبري را به سخاوت کلام و به ندامت حقارتش او را برتر نبين به قافيه او مصدريست نشسته پاي غزل سيماي تو کاويدم دلم را سنجيده روانم را به اسارت دادم تن ام را اينگونه شکوه نکن از اين بي مقدار آرش تو زير پاي توست براي من خانه تو اندر منتهاي قلب شکسته من است هميشه اوج باش که از زمين تو را به اوج آرش بينم اين زکات نگاه ات را - كيوان گيتي نژاد و
+
دلم سفر ميخواهد
با حالي که خوش باشد
لب هايي که بخندد
دلي که آرام باشد
شب
موسيقي
و جاده اي که هيچ پاياني
نداشته باشد!!
@};- - مهرباني #
+
«نيمه ي من تويي و منِ من
جز " تو" با هيچ کس
ما نبوده است...»
#حسين_منزوي
اگر جايي هستي که دسترسي به وکيل نداري و مشکل حقوقي برات پيش اومده نگران نباش ما هميشه و همه جا آماده کمک رساني بهت هستيم با ما در تماس باش (بزرگترين و تخصصي ترين موسسه حقوقي در ايران https://naadoffice.com/) - مطالب حقوقي جديد
@};- - مهرباني #
{a h=n45}مهرباني #{/a} سپاس بانو - انديشه نگار
هيج کسم بعد از آنکه در سرايت ماندنم و کاويدم و گشتم عيان ديدم هرجا که مي نگرم در ديده تو کرده گره ديدم هرچه کاويدم خرسند در ديدار تو کرده طمع خواستم به تو بپيوندم ديدم دستانت خسته مي‌شود از پي اين همه محبوب گرانقدر و ناز بلد گفتم بميرم تا زنده شوي اما چه فايده که شهر پر از آنان است که به يک ترفت العين هستي دهند تا يار تو بر زير علم ات شوند ديدم هيچ شون شايد ديده سکم - كيوان گيتي نژاد و
+
به خاطر مردم است که مي‌گويم
گوش هايت را کمي نزديک دهانم بيار
دنيا
دارد از شعرهاي عاشقانه تهي مي‌شود
و مردم نمي‌دانند
چگونه مي‌شود بي هيچ واژه اي
کسي را که اين همه دور است
اين همه دوست داشت
واقعا واقعا@};- - مهرباني #
تو زيباترين غزلي هستي که اين قافيه را بي ضميرحجله کلام ات مي کشي و عريان بر طليعه دلت رواق عشق بر او مي کشي سخاوتمند ديگر بس است اين گدا را هوايي بيشتر نکن فردا که عروس به جاي طلوع مي کند اين مجنون را راهي ديوانه خانه مي کنند هر. چه بگويد دلبر با او خوانده زندگاني نخش را به تخت محکمتر مي بندند اين ديوانه هوايي به پشتوانه تو فرياد عدالت سر مي دهد غافل از اينکه معشوق او را واداده رفته - كيوان گيتي نژاد و
+
زيبا
آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را
احساس مي کنم
آنگونه عاشقم که نيستان را
يکجا هواي زمزمه دارم
آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است
زيبا
چشم تو شعر
چشم تو شاعر است
من دزد شعرهاي چشم تو هستم
#محمدرضا_عبدالملکيان
► | ◄