با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
دستخط اط را ترميم کن به نجات دل من استوار کن کاغد را تا بر آن بکشم تقدير بودنم با تو رادخط به خط ريشه به ريشه در تو عوص نمودم و قدح برافراشته تا مبادا خطي نگارم که در آن نکشيده باشم جانم را برايت به طبق اخلاص و ياري تو اي شب زنده دار و تنهايي من با من خو کن به نرمي بالکهاي تو را من عمريست به دوش مي کشم و تو عيان است اين حقيقت برايت اما آنقدر ناز داري که نگويم - كيوان گيتي نژاد و
+خواب ديدم تو آمده اي
هوا روشن است و
در کوچه ها
کبوتران بال گشوده اند ؛
انگار حراجيِ بابونه هاست !
امروز حتماً کسي عاشق ميشود
شاعر بي سبب خواب نما نميشود !
+.
محبوب من
شما، تجلي عشقي
در ثانيه ثانيههاي زمان
در لحظه لحظهي عمر
و در سلول به سلول تنِ من
هر وقت هرجا
سخني از عشق به ميان ميآيد
من ناخودآگاه ياد شما ميافتم
عنصر وجودي شما حتما از عشق است
و عشق بنيادي ترين عنصرِ
اين دنياي بينهايت است ...
#علي_سيد_صالحي
+.
شبيه کسي که
در فرار از تاريکي
چشم هايش را بسته است
از يکديگر
به يکديگر پناه مي بريم وقتي نبودن
تنها اشتراک ماست
ماندن قبول زيستني بيهوده است
ما آوازهاي خسته اي هستيم
در گلوي کلاغي
که از ترس افتادن استخوان از منقارش
قار قار را
فراموش کرده است
+نيلوفرهاي آبي
به جاي شقايق هاي وحشي
دشت را
پر خواهند کرد ،
درختان نارون
شکوفه ي بهار نارنج خواهند داد ،
و پرستوهاي مهاجر
لانه نشين مي شوند ؛
اگر
باخبر شوند
تو بر مي گردي
#بهنام_محبي_فر
+شايد شعري در حال شکفتن است،
نمي دانم
شايد واژه اي پيدا شود
که اندوه سنگين مرا
بر دوش کشد
شايد
در چهار چوب کلمات موزون بتوانم
ذهن تنها و سر گردان خود را
پناه دهم
شايد فرياد افسوس من
در انبوه سينه هاي غم گرفته
بپيچد
و آن ها را
به آه بنشاند
امروز چيزهايي شنيده ام
که گمان نميکنم ديگر اين من ،من شود
بدرود